بیوگرافی غلامرضا تختی

غلامرضا تختی (متولد 5 شهریور 1309)، که به “جهان‌پهلوان تختی نیز معروف است، یکی از برجسته‌ترین ورزشکاران ایرانی و چهره‌ای ماندگار در تاریخ کشتی آزاد جهان بود.

او نهتنها در عرصه ورزش، بلکه در فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی نیز حضور تأثیرگذاری داشت.

⬅️حال ما در اینجا به بررسی کشتی و آشنایی با غلامرضا تختی و زندگی نامه جهان پهلوان تختی پرداخته ایم.

🤼‍♀️چنانچه از علاقه مندان به کشتی هستید برای ادامه مطلب با اخبار رئال مادرید همراه باشید.

بیوگرافی غلامرضا تختی

بیوگرافی غلامرضا تختی

غلامرضا تختی در تاریخ 5 شهریور1309 در خانواده‌ای با سطح معیشتی متوسط در محله خانی‌آباد تهران متولد شد. پدر او، رجب خان، به غیر از غلامرضا، صاحب دو پسر و دو دختر دیگر نیز بود که تمام آنها از غلامرضا بزرگ‌تر بودند.

همچنین، حاج قلی، پدربزرگ غلامرضا، در حرفه فروش مواد غذایی و بنشن فعالیت داشت. یکی از نخستین وقایع تلخ دوران کودکی تختی که اثر عمیقی بر روح او گذاشت، زمانی رخ داد که پدرش به دلیل مشکلات مالی ناچار شد خانه مسکونی خانواده را به گرو بگذارد.

غلام رضا روزهابه دلیل شرایط سخت خانوادگی تنها توانست 9 سال در دبستان و دبیرستان منوچهری خانی‌آباد تحصیل کند. او در مصاحبهای با اشاره به فقر و دشواری‌های دوران نوجوانی خود چنین بیان داشته بود که با وجود علاقه شدید به ورزش، مجبور شد به دنبال کار برود.

او گفته بود: “زندگی نیاز به نان و آب داشت. برای مدتی به خوزستان رفت و در ازای دستمزد روزانه‌ای بین هفت تا هشت تومان کار می‌کرد. در آن دوران که جهان درگیر جنگ جهانی دوم بود، زندگی با دشواری‌های زیادی همراه بود.

موفقیت های تختی در المپیک

موفقیت های تختی در المپیک

تختی در بازی‌های المپیک 1956 ملبورن موفق شد پس از امامعلی حبیبی، دومین مدال طلای ورزشکاران ایران در تاریخ المپیک را کسب کند. این موفقیت، جایگاه او را به عنوان یکی از پرافتخارترین کشتی‌گیران ایرانی تا به امروز تثبیت کرد.

علاوه بر این، تختی دو مدال نقره المپیک را نیز از بازی‌های 1952 هلسینکی و 1960 رم به دست آورد. او به همراه حسن یزدانی یکی از موفق‌ترین چهره‌های تاریخ کشتی ایران در صحنه المپیک محسوب می‌شود.

همچنین تختی در مسابقات جهانی کشتی موفق به کسب دو عنوان قهرمانی و دو عنوان نایب‌قهرمانی شد و نیز در بازی‌های آسیایی 1958 توکیو مدال طلای ارزشمندی را برای ایران به ارمغان آورد.

علاوه بر دستاوردهای ورزشی، تختی در کشتی پهلوانی و ورزش زورخانه‌ای نیز نقش فعالی داشت. او با سه سال متوالی کسب بازوبند پهلوانی ایران، جایگاه ویژهای در میان مردم به دست آورد.

در فرهنگ ورزشی و عمومی ایران، تختی نماد پهلوانی و “جوانمردی است و جایگاهی والا در حافظه تاریخی ملت دارد. یکی از معروف‌ترین اقدامات انسانی او به دوران زمین‌لرزه بوئینزهرا بازمی‌گردد؛ حادثه‌ای که جان حدود 12 هزار نفر را گرفت و هزاران نفر را مجروح کرد.

تختی همراه با سایر پهلوانان، با فعالیتهای گسترده خود برای امدادرسانی به زلزله‌زدگان، سبب اتحاد ملی شد و کمک‌های قابل توجهی برای آسیب‌دیدگان جمعآوری و ارسال شد.

فعالیت های سیاسی تختی

از دیگر ابعاد زندگی غلامرضا تختی می‌توان به فعالیت‌های سیاسی او اشاره کرد. وی ابتدا در حزب زحمتکشان ملت ایران عضویت داشت، سپس به حزب نیروی سوم ملبت پیوست و بعد از آن عضو حزب تازه‌تأسیس سوسیالیست شد و به عنوان قائم‌مقام دبیرکل حزب انتخاب گردید.

پس از کودتای 28 مرداد، تختی به کمیته ورزشکاران نهضت مقاومت ملی پیوست. همچنین در سال 1339 به جبهه ملی دوم پیوسته و عضو شورای مرکزی آن شد. وی بعدها ریاست سازمان ورزشکاران جبهه ملی را بر عهده گرفت و در سال 1342 به عضویت هیئت اجرایی موقت این جبهه انتخاب شد.

غلامرضا تختی در تاریخ 17 دی 1346 به‌طور ناگهانی از دنیا رفت. جسد او در هتل آتلانتیک تهران پیدا شد و علت رسمی مرگ خودکشی اعلام گردید.
با این حال، رابطه او با جبهه ملی و دیدگاه‌های سیاسی‌اش باعث شد برخی نظریه‌هایی مبنی بر ترور او توسط ساواک مطرح کنند. این موضوع همچنان بحث‌ها و گمانه‌زنی‌های بسیاری را در پی داشته و مرگ او را به یکی از معماهای تاریخ معاصر ایران تبدیل کرده است.

زندگینامه غلامرضا تختی

زندگینامه غلامرضا تختی

غلامرضا تختی، یکی از برجسته‌ترین چهره‌های ورزش و قهرمانی ایران، در محله خانی‌آباد واقع در جنوب تهران چشم به جهان گشود. پدر او، «رجبخان»، متولد سال 1274 در محله دروازه غار تهران بود، و مادرش، «صغری خانم»، از خانوادهای با اصالت و سنتی تهرانی به شمار می‌آمد.
فضای خانوادگی تختی که از فرهنگ سنتی ایرانی تغذیه میشد، نقش مهمی در تربیت وی ایفا کرد. با گذشت زمان و شکوفایی استعدادهای ورزشی غلامرضا تختی، او نه‌تنها به یک قهرمان در دنیای کشتی تبدیل شد، بلکه جایگاهی فراتر از ورزش یافت و به عنوان نمادی ملی و مردمی شناخته شد.
شهرت و محبوبیت او سبب شد تا قصهها و روایت‌های متعددی پیرامون شخصیت و زندگی او شکل بگیرد؛ داستان‌هایی که گاهی از واقعیت تاریخی فاصله داشتند.
تختی در فرهنگ عامه ایران لقب «جهان‌پهلوان» را به خود اختصاص داد؛ عنوانی که همچنان به عنوان یادبودی از افتخارات و خصایل اخلاقی او پابرجاست. به منظور گرامیداشت یاد این قهرمان، کتابهای مختلفی درباره زندگی و دستاوردهایش نوشته شده و حتی فیلمی سینمایی با محوریت او ساخته شده است.
علاوه بر این، تندیسی از او در میدان تجریش تهران نصب شده که نماد احترام مردمی به جایگاه وی است. هر ساله نیز «جایزه غلامرضا تختی» به بهترین کشتی‌گیران ایران اهدا می‌شود تا میراث او در ورزش ایران زنده نگه داشته شود. اما تختی فراتر از عرصه ورزش، انسانی نیک‌سرشت و ملتزم به ارزش‌های اخلاقی بود.
او بخش قابل توجهی از زندگی خود را صرف کارهای خیرخواهانه کرد و همواره سعی داشت تا به محرومان و نیازمندان کمک کند. همچنین او با عضویت در جبهه ملی ایران، نقش فعالی در نهضت ملی شدن صنعت نفت ایفا کرد؛ حرکتی که نشان‌دهنده بینش عمیق اجتماعی و سیاسی وی بود.
در این میان، محمدعلی فردین، کشتی‌گیر معروف و ستاره سینمای ایران، از نزدیک‌ترین دوستان تختی به شمار می‌آمد که این دوستی سالیان زیادی ادامه داشت. پدربزرگ تختی، حاج قلی، یکی از یخچال‌داران شناخته‌شده زمان خود بود و به دلیل جایگاه برجسته‌ای که داشت، روی تخت بلندی در مغازه‌اش می‌نشست.
همین امر باعث شد تا اهالی محل او را با لقب «حاج قلی تختی» بشناسند؛ لقبی که بعدها به نام خانوادگی این خاندان تبدیل شد. پدر غلامرضا، ارباب رجب، نیز شغل یخچال‌داری را ادامه داد، اما پس از ورشکستگی زودهنگام جان باخت و خانواده خود را در تنگدستی رها کرد.
زمین‌های یخچال ارباب رجب توسط دولت رضا شاه برای احداث راه‌آهن خریداری شد؛ رویدادی که سرنوشت این خانواده را بیشتر تحت تأثیر قرار داد. میراث تختی نه تنها در عرصه ورزش، بلکه در اخلاق عمومی جامعه ایران جاودان مانده است؛ شخصیتی که همچنان الگویی ارزشمند برای نسل‌های بعدی به شمار می‌رود.

سال های نخستین پهلوان تختی 

سال های نخستین پهلوان تختی 

او دارای دو برادر و دو خواهر بود که همگی از او بزرگ‌تر بودند. تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان حکیم نظامی تهران به پایان رساند و پس از گذراندن سال اول دوره متوسطه در دبیرستان منوچهری تهران، مسیر تحصیل را متوقف کرد. فعالیت ورزشی او در رشته زورخانه‌ای ابتدا در زورخانه گردان آغاز شد و مدتی بعد به زورخانه پولاد واقع در میدان شاپور رفت.
هرچند در ابتدا موفقیت چشمگیری در این ورزش نداشت، اما استعداد او در کشتی توسط عبدالحسین فیلی دیده شد و تحت نظر او آموزش‌های لازم را دریافت کرد. در سال 1327 برای انجام خدمت سربازی اعزام شد و در همان سال، در تاریخ 25 مهر، در اداره راه‌آهن مشغول به کار شد.
همچنین سابقه همکاری با شرکت نفت مسجدسلیمان را نیز در کارنامه خود داشت.

جوانی و ازدواج تختی

جوانی و ازدواج تختی

او در روز پنجشنبه 12 آبان 1345 با شهلا توکلی، اهل ساری، ازدواج کرد. در برخی منابع به اشتباه تاریخ 30 بهمن ذکر شده است، اما با توجه به تولد بابک در شهریور 1346، این تاریخ باعث ایجاد گمانه‌زنی نادرست شده است.
حاصل این ازدواج پسری به نام بابک بود که در 11 شهریور 1346 متولد شد. شهلا توکلی در 27 خرداد 1393، در سن 68 سالگی، در بیمارستان ایران‌مهر تهران درگذشت.
تختی از جمله کسانی بود که به گل‌فروشی رز، نزدیک چهارراه تخت‌جمشید (طالقانی کنونی)، رفت‌وآمد می‌کرد. او گل‌های باغچه خانه‌اش را می‌چید، آن‌ها را دسته می‌کرد و به گل‌فروشی می‌برد تا فروخته شوند. اما هر بار که گذرش به آن‌جا می‌افتاد، مردم دور او جمع می‌شدند و گرم گفتوگو با او می‌شدند.
تختی نیز با مهربانی پاسخ محبت آن‌ها را می‌داد، تا جایی که معمولاً از ده دسته گل، یکی هم به گل‌فروشی نمی‌رسید. تختی با بنز سفیدی که داشت به گلفروشی می‌رفت. می‌گویند بچه‌های مدرسه‌ای دور ماشین او جمع میشدند، تکیه میزدند و با او عکس یادگاری می‌گرفتند.
این موضوع باعث نگرانی گل‌فروش می‌شد و از او می‌خواست خودش را از مردم و بچه‌ها دور نگه دارد. اما تختی می‌گفت: مردم برای دیدن من آمده‌اند؛ چرا باید پنهان شوم؟ از دیگر اتفاقات زندگی تختی، پیشنهادهایی بود که برای بازیگری به او داده شد. فردین، یکی از دوستان تختی، سعی کرد او را برای ورود به سینما ترغیب کند و گفت: بلور بازی کرد، تو هم بیا و بازی کن.
حی پیشنهادهایی برای بازی در فیلم‌های تبلیغاتی نیز مطرح شد. یکی از این پیشنهادها تبلیغ عسل بود، اما تختی در پاسخ گفت: من با خوردن عسل پهلوان نشدم؛ خاک و خُل خوردم، غذایم نان و پنیر بود، با سختی‌ها سر کردم و تمرین کردم تا به این جایگاه رسیدم.

دوران ورزشی پهلوان تختی

دوران ورزشی پهلوان تختی

تختی فعالیت ورزشی خود را با کشتی باستانی آغاز کرد. او در سال 1329، زمانی که 20 سال داشت، به عضویت باشگاه پولاد درآمد و زیر نظر حبیب‌الله بلور به‌صورت حرفه‌ای کشتی آزاد را برای شرکت در مسابقات قهرمانی پیگیری کرد.
در همان سال نخستین عنوان قهرمانی کشوری خود را کسب کرد. تختی در بازه زمانی 1329 تا 1338 توانست هشت مرتبه قهرمان کشور شود. در سال 1951، در رقابتهای جهانی هلسینکی، وی در وزن 79 کیلوگرم به مدال نقره دست یافت.
همراه با او، محمود ملاقاسمی (نقره در وزن 52 کیلوگرم)، محمدمهدی یعقوبی (برنز در وزن 57 کیلوگرم) و عبدالله مجتبوی (برنز در وزن 73 کیلوگرم) نیز موفق به کسب نخستین مدال‌های بین‌المللی تاریخ کشتی ایران شدند. در سال بعد، تختی مدال نقره المپیک هلسینکی را در سن 22 سالگی تکرار کرد.
چهار سال بعد، در المپیک 1956 ملبورن، این‌بار در وزن 87 کیلوگرم شرکت کرد و عملکرد بهتری ارائه داد. او همراه با امامعلی حبیبی توانست نخستین مدال‌های طلای تاریخ ورزش ایران در المپیک را به‌دست آورد. تختی همچنین در مسابقات جهانی تهران 1959، یوکوهامای 1961 و تولیدوی 1962 دو مدال طلا و یک نقره دیگر کسب کرد.
در المپیک رم 1960 نیز با پنج پیروزی با ضربه فنی و یک شکست امتیازی مقابل عصمت آتلی ترکیه‌ای، مدال نقره وزن 87 کیلوگرم را از آن خود کرد. او که کار خود را از میانوزن آغاز کرده بود، به‌مرور و با افزایش وزن به دسته‌های بالاتر رفت و از سال 1962 در وزن 97 کیلوگرم مسابقه داد. با این حال، رقابت در این وزن برای تختی که به سن بالاتری رسیده بود، چالش‌برانگیز شد.
در المپیک 1964 توکیو، او پس از شکست مقابل احمد آئیک ترک و تساوی با سعید مصطفائف بلغاری، به مقام چهارم رضایت داد. در دوران حرفه‌ای خود، رقبای مهم تختی شامل وایکینگ پالم سوئدی، عادل آتان ترک، بوریس کولایف روسی، پت بلر آمریکایی، دیتریش آلمانی، ویچزیستیوک روسی، عصمت آتلی و حسن کنگور از ترکیه، الکساندر مدوید از بلاروس شوروی و احمد آئیک بودند.
غلامرضا تختی همچنین سه بار عنوان قهرمانی کشتی پهلوانی و پهلوان اول ایران را از آن خود کرد. او در دوران ورزشی‌اش شاگرد عبدالحسین فیلی و حبیب‌الله بلور بود.

مرگ غلامرضا تختی

مرگ غلامرضا تختی
غلامرضا تختی روز یکشنبه 17 دی 1346 در اتاق خود در «هتل آتلانتیک تهران» جان خود را از دست داد. او دو روز پیش از این اتفاق، یعنی در تاریخ 15 دی، وصیت‌نامه‌ای را در دفترخانه اسناد رسمی شماره 202 با شماره ثبت 3428 تنظیم کرده بود.
در این وصیت‌نامه، کاظم حسیبی بهعنوان سرپرست فرزند خردسالش بابک، که تنها چهار ماه داشت، تعیین شده بود. اما پیرامون دلایل مرگ تختی همچنان اختلافنظرهای فراوانی وجود دارد. براساس گزارش روزنامه‌های اطلاعات و کیهان در تاریخ 18 دی 1346، مرگ تختی ناشی از اختلافات خانوادگی با همسرش شهلا توکلی اعلام شده است.
برخی دیگر علل ممکن را به ناکامیهای او در سال‌های پایانی دوران ورزشی‌اش نسبت داده‌اند. با این حال عده‌ای از پژوهشگران و مردم بر این باورند که مرگ او به دلایلی مشکوک بوده است.
همچنین، نظریه‌ای میان جامعه مطرح شده که ساواک او را به دلیل محبوبیت بالا و عدم وفاداری به نظام وقت ایران به قتل رسانده است. در اسفندماه 1397 بابک تختی، تنها فرزند غلامرضا تختی، اعلام کرد که پدرش خودکشی کرده است و این ادعا که او به قتل رسیده واقعیت ندارد.
بابک تختی همچنین توضیح داد که جلال آل‌احمد بحث پیرامون شهیدسازی پدرش را آغاز کرده بود. وی درباره این موضوع و فضای حاکم بر زمان پیروزی انقلاب 57 اظهار داشت که تختی آگاهانه چنین تصمیمی گرفت و تلاش کرده بود کسی برای کمک نزد او برود.
او گفت که اگر پدرش امکان پیش‌بینی شرایط آتی از جمله وقوع انقلاب و عواقب آن را داشت، احتمالاً مکانی دیگری جز هتل را برای اقدام خود انتخاب می‌کرد. بابک تختی همچنین تأکید کرد که شایعات مربوط به مادرش شهلا توکلی اغراق‌آمیز بوده و از حیثیت او دفاع کرد.

یاد بود ها و آثار درباره تختی

یاد بود ها و آثار درباره تختی
پس از درگذشت تختی، تلاش‌های زیادی برای گرامیداشت او انجام شده است. تاکنون قصیده‌ها و کتاب‌های فراوانی درباره غلامرضا تختی نوشته شده و مستندها و فیلم‌های سینمایی متعددی نیز درباره زندگی او ساخته شده‌اند.

مسابقات ورزشی

پس از انقلاب 1357 ایران، با پیشنهاد مهدی بازرگان و تصمیم حسین شاه‌حسینی، رئیس وقت سازمان تربیت بدنی، نام «جام آریامهر» به افتخار غلامرضا تختی به «جام تختی» تغییر داده شد. این مسابقات از سال 1358، در دوره‌ای که اغلب رویدادهای ورزشی تعطیل بودند، آغاز به کار کرد.
جام تختی همواره به‌ عنوان مهم‌ترین تورنمنت بین‌المللی کشتی سالانه در ایران شناخته شده و کشتی‌گیران و تیم‌هایی از نقاط مختلف ایران و جهان در آن شرکت کرده‌اند. در برخی سالهای دهه 60 و 70، این رقابت‌ها به تصمیم مدیران فدراسیون یا سازمان ورزش برگزار نشد و نام آن به «جام 22 بهمن» تغییر یافت. با این حال، از سال 1369 تا به امروز این رقابت‌ها با نام جام تختی همچنان ادامه دارد.

ترانه ها

  • ترانهٔ جهان‌پهلوان سروده شهرام دانش و آهنگی از بابک بیات با صدای عارف، به بابک تختی تقدیم شده است.
  • ترانه غم دل تیتراژ فیلم غلامرضا تختی شعر از رهی معیری و آهنگی از مرتضی محجوبی با صدای محمد معتمدی

اشعار

قصیدهٔ جهان‌پهلوان از آثار سیاوش کسرائی، شاعر برجسته ایرانی است. شعر گفتگو با تختی اثر سیمین بهبهانی نیز به یاد غلامرضا تختی سروده شده است. چکامهٔ مرگ جهان‌پهلوان توسط ادیب برومند نگاشته شده است. قصیدهٔ بابکم، سرودهٔ مهدی سهیلی، با خطاب «تختی» به‌عنوان پدر به تنها فرزندش «بابک» نوشته شده است. همچنین، خوان هشتم، اثری از مهدی اخوان ثالث، شاعر برجسته معاصر ایرانی به شمار می‌رود.

کتاب ها

  • اشک قهرمان: سرگذشت غلامرضا تختی، انتشارات پیروز، 1343
  • در جستجوی پدر: نوشته بابک تختی (تنها فرزند غلامرضا تختی)، 1381
  • من به مردم تعظیم می‌کنم: عطاالله بهمنش، انتشارات چاپار، 1358
  • تختی، یکبار برای همیشه: تألیف علی رحمانی، 1397
  • زندگی و مرگ جهان پهلوان تختی در آینه اسناد: اثر عباس فاطمی‌نویسی، منتشر شده توسط مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1377
  • حماسه جهان‌پهلوان: نوشته محمدعلی سفری، انتشارات نارمک، 1376
  •  تختی: تألیف حبیبه جعفریان، منتشر شده توسط انتشارات سروش، 1381
  • غلامرضا؛ زندگینامه و خاطراتی از جهان پهلوان غلام‌رضا تختی: تألیف گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، 1395
  • اخلاق پهلوانی؛ فرازهایی از زندگی جهان پهلوان تختی: تألیف مصطفی مشایخی، نشر مهرخویان قم، 1382
  • پهلوان زندگی، پهلوان جهان: تألیف سید نصرالله سجادی و کیوان مرادیان، انتشارات فدراسیون بین‌المللی ورزش‌های زورخانه‌ای، دی 1386
  • یکصد پرتره از سیمای پهلوان تختی: آثار طراحی، نقاشی و گرافیک بهزاد شیشه‌گران (مجموعه‌ای به دو زبان فارسی و انگلیسی)، 1377
  • داستانی که نوشته نشد: به قلم ناصر ایرانی، منتشر شده توسط انتشارات چاپخانه زندگی، 1358

فیلم سینمایی

فیلم “جهان‌پهلوان تختی” اثری است که به کارگردانی علی حاتمی آغاز شد اما با مرگ ناگهانی او ناتمام باقی ماند. این فیلم که به زندگی و شخصیت پهلوان نامدار، غلامرضا تختی، می‌پردازد، در نهایت توسط بهروز افخمی در سال 1376 به سرانجام رسید.
همچنین، در سال 1397، فیلم دیگری با محوریت زندگی این قهرمان ملی به نام “غلامرضا تختی توسط بهرام توکلی نوشته و کارگردانی شد که وظیفه تهیه‌کنندگی آن را سعید ملکان بر عهده داشت. این دو اثر سینمایی تلاش داشتند تا جنبه‌هایی از زندگی و میراث این اسطوره ورزشی را به تصویر کشیده و برای نسل‌های مختلف زنده نگه دارند.

فیلم مستند

فیلم داکیودرامای سینمایی شهسوار به تهیه‌کنندگی هارون یشایایی و به روایت داستانی پرحادثه و عمیق از زندگی اجتماعی، سیاسی، ورزشی و خانوادگی غلامرضا تختی، در سال 1398 بر پرده سینماها اکران شد. این اثر که توسط علی شاه‌محمدی مورد پژوهش، نگارش و کارگردانی قرار گرفته است، تلاش می‌کند تصویری مستند و در عین حال دراماتیک از شخصیت چندبعدی این پهلوان نامدار ایران ارائه دهد.
در روند ساخت این فیلم، گفتگوهایی با افراد برجسته‌ای نظیر حسین شاه‌حسینی، از اعضای جبهه ملی، و همچنین چهره‌هایی چون روح‌الله جیره‌بندی انجام شده است. علاوه بر این، دوستان نزدیک تختی، همچون اصغر رمضانی و حسین شمشادی که اکنون در میان ما نیستند، نیز روایت‌هایی شخصی و دست‌اول از زندگی این چهره را بیان کرده‌اند.
حضور این افراد و گفته‌هایشان بر جنبه مستندوار این اثر افزوده است. یکی از نکات بسیار خاص این فیلم نمایش یک دست‌نوشته منحصر به فرد از شهلا توکلی، همسر غلامرضا تختی، خطاب به او است که برای نخستین بار در این فیلم به نمایش درآمده و اهمیتی ویژه از نظر تاریخی و اسنادی به فیلم بخشیده است.
نکته دیگر قابل توجه حضور مجید خدایی، قهرمان سابق کشتی جهان، در نقش غلامرضا تختی است که زوایای دیگری از زندگی این اسطوره ملی را به تصویر کشیده است. تمام این عوامل سبب شده‌اند تا شهسوار نه تنها به یک فیلم سینمایی بلکه به یک سند ارزشمند تاریخی درباره زندگی تختی تبدیل شود. علاوه بر این اثر، مستندی با عنوان غلامرضا تختی به کارگردانی محمدحسن شاهمحمدی نیز پیش‌تر و در سال 1387 تولید شده است.

یک دیدگاه

  1. اگه تختی الان بود، به همه‌ی مدال‌هاش می‌گفتن: ‘VAR تأییدش نکرده!’ 😂

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مجله خبری رئال مادرید
GIF Banner 1